ضمیر ناخودآگاه بخشی از وجود ماست که بیش از 80 درصد اعمال و رفتار ما را کنترل میکند. ما از آن بی خبریم و روی آن تسلطی آنچنانی نداریم. حالا فکر کنید چنین بخش مهمی از وجود فرزند نوجوان شما به وسیله ی رسانه ها، افراد بی دانش و رفتار های تند اجتماعی اشغال شده و باور های غلط را در او به وجود آورده است.
باور هایی مثل این که شغل فقط از دانشگاه بیرون می آید. آدم های ثروتمند آدمهای بدی هستند.قانع باش و آرزوهای بزرگ نکن یک حقوق کارمندی گیر بیاور و تا دم مرگ با همان ادامه بده. اگر خانواده ی پولدار داشتی خوشبخت بودی. مسائل بزرگ مال ادم های بزرگ است تو بچه و بی ارزشی… این ها نمونه ای از باور های سمی است که هر روز و هر لحظه از طرف افراد تلویزیون و حتی خانواده ها مثل باران اسیدی در ضمیر ناخودآگاه نوجوانان میبارد. البته هنوز به قسمتا خطرناک ماجرا نرسیده ایم.
قسمت خطرناک این مسئله اینجاست که به گفته ی محققین و روانکاوان، ضمیر ناخودآگاه بشر که قدرت فوق العاده ای در خوشبخت یا بدبخت کردن آدمیزاد دارد، فقط تا سن نوجوانی حالت”خمیری” اش را حفظ میکند. بعد از این سن ضمیر ناخودآگاه مثلا سنگی سفت میشود و دیگر هرگز قابل تغییر نیست. اگر در نوجوانی باور های صحیح جای این باور های خطرناک را نگیرد، دیگر هرگز خروج این باور های غلط و جایگزینی آن با باور های درست اتفاق نخواهد افتاد و این پایان کار فرزند شماست.
در “کاخ نوجوان” عرفان خوش نظر مثل “شرپا”یی کار کشته و یک کارآفرین ثروتمند و قدرتمند، با روش هایی که قبلا “اورست موفقیت” را بارها با آنها فتح کرده است، ابتدا تمام باور های غلط نوجوان را میسوزاند و بعد از آن باور هایی سازنده و کاربردی در مورد ثروت و خانواده و کارآفرینی و موفقیت را در ضمیر ناخودآگاه او می کارد.
با گذشت زمان و دیدن نتیجه های خوشایند آن کارها، ضمیر ناخودآگاه نوجوان، به شکل مثبت و سازنده شکل میگیرد.هنگامی که از حالت خمیری اش خارج میشود سرشار از باور های درست باشد. نهایتا در ادامه ی زندگی تنها برای فرزند شما موفقیت و پیشرفت به بار میاورد.